همیشه خرید نرم افزار برای عموم مردم، امری سخت بوده است. چراکه نرم افزارهای زیادی با قیمت های مختلف و امکانات مختلف وجود دارند و هریک مدعی هستند که نرم افزار آنها از همه بهتر است. در این نوشته سعی می کنیم که از دید یک فرد غیرکامپیوتری، فاکتورهایی را عرضه کنم تا بتوانیم تشخیص دهیم کدام نرم افزار بهتر از دیگری است و اینکه کدام نرم افزار ارزش هزینه ای که برای آن پرداخته می شود را دارد.
اولین نکته این است که همواره قبل از خرید نرم افزار، از شرکت تولید کننده نرم افزار، نسخه دمو بخواهید. نسخه دمو، یک کپی از آن نرم افزار است که فقط برای بررسی نرم افزار و تست چگونگی آن بکار می رود. از نسخه تست نمی توانید برای داده ها و کاربرد واقعی استفاده کنید (معمولا شرکت تولید کننده برخی از امکانات اصلی آن را قفل می کند) اما از نسخه دمو می توانید استفاده کنید و آن نرم افزار را با دیگر نرم افزار های مشابه دیگر بررسی کنید تا تصمیم بهتر و انتخاب درستی داشته باشید.
فاکتورهای زیر در تعیین قیمت و هزینه یک نرم افزار تاثیر گذار هستند:
- پویایی بیشتر، قیمت بالاتر؛ پویایی (داینامیک بودن) مربوط به قسمت ها و بخش هایی از نرم افزار است که قابل تعریف یا تغییر توسط خود کاربر است و نیازی به تغییر کد توسط برنامه نویس ندارد. مثلا در یک نرم افزار مدیریت مدرسه، اگر بتوان فرمول یا ضرائب محاسبه نمره را در نرم افزار وارد کرد، این قسمت پویا محسوب می شود ولی اگر فرمول محاسبه توسط برنامه نویس درون کد نرم افزار نوشته شده باشد، خب مسلما قابل تغییر نیست و هربار تغییر مستلزم مراجعه شما به شخص برنامه نویس و به طبع پرداخت هزینه تغییر خواهد بود. در برخی نرم افزارهای دیگر، این پویایی خود را به صورت امکان تغییر چیدمان آیتم های گزارش یا فرمها بروز می دهد. بنابراین پویایی قسمت های از نرم افزار است که خود شما بتوانید هر زمان که لازم شد، آن بخش را بر حسب نیاز یا سلیقه خود تغییر دهید و نیازی به مراجعه به برنامه نویس نباشد. برنامه نویسی بخش های پویا (داینامیک) مشکل و در برخی حالات بسیار مشکل خواهد بود، بنابراین حق بدهید که برنامه ای که سطح بالاتری از پویایی را در اختیار شما قرار می دهد، هزینه و قیمت بالاتری را نیز طلب کند.
- سادگی بیشتر، قیمت بالاتر ؛ سادگی به نحوه تعامل کاربر با نرم افزار گفته می شود. به بیان ساده، برای انجام یک کار خاص، ممکن است شما نیاز داشته باشید که هر بخش از کار را در یک فرم انجام دهید و برای انجام یک کار از بخش های مختلف یک برنامه و تعداد کلیک های بیشتری استفاده کنید. در سمت مقابل، ممکن است نرم افزار دیگری باشد که همه آن کارها را فقط با کلیک بر یک دکمه به صورت خودکار انجام دهد. در مثالی دیگر، نرم افزاری که همه اطلاعات مورد نیاز شما در قالب یک فرم زیبا و منظم به شما ارائه می دهد مسلما بهتر از نرم افزاری است که هر تکه از اطلاعات را در یک قسمت نمایش دهد. بنابراین به طور کلی هر چه که کاربر در هنگام کار با نرم افزار، راحتتر باشد، قیمت آن نرم افزار نیز بالاتر خواهد بود. ممکن است تصور کنید که راحتی و سادگی فرآیند کار با نرم افزار چندان مهم و ضروری نیست، اما تجربه نشان داده که هر چه نرم افزار قدرت تعامل و سادگی بالاتری داشته باشد، میزان خطاهای ناشی از کاربر نیز کمتر خواهد شد و به همان نسبت در زمان و هزینه شما ناشی از خطاهای دستی اپراتور و کاربر صرفه جویی خواهد شد.
- رابط کاربری زیباتر، قیمت بالاتر ؛ خوب است بدانید که در ساده ترین و عمومی ترین تقسیم بندی، یک نرم افزار دو بخش دارد، بخش اول، چیزی است که شما به عنوان کاربر با آن سروکار دارید و بخش دوم، کدهایی است که در پشت پرده اجرا می شوند تا کارهای شما را انجام دهند. نرم افزار مانند یک اتوموبیل است، شما در قسمت کابین خودرو می نشینید و دستورات خود را از طریق یک رابط کاربری که همان فرمان، گاز، دنده و ترمز باشد به ماشین می دهید. در پشت این رابط کاربری، یک موتور، یک سیستم ترمز، و چندین سیستم دیگر قرار دارند که دستورهای شما را اجرا می کنند. بخش پشتی نرم افزار نیز دقیقا مانند همان موتور خودرو است که از دید شما مخفی است اما در واقع همان اوست که کارهای شما را انجام می دهد. در مقابل یک رابط کاربری وجود دارد که شما به عنوان کاربر و اپراتور با آن سروکار دارید. هر چه این رابط کاربری زیباتر و قابلیت کارایی بیشتر و بهتری داشته باشد، طبیعی است که هزینه بالاتری خواهد داشت. تصور کنید که رابط کاربری پیکان با مرسدس بنز چقدر تفاوت دارید و رانندگی در پشت کدامیک راحتتر، مطمئن تر و لذت بخشتر است. بنابراین حق بدهید که هر چه برنامه نویس، برای رابط کاربری بهتر و زیباتری زحمت کشیده باشد، حق الزحمه بیشتری را نیز طلب کند.
- کارایی و سرعت بالاتر، قیمت بالاتر ؛ کم کم سیستم های نرم افزار، به عنوان دست راست شما قرار گرفته اند و در حقیقت جایگزین مباشرهای پیشین شده اند. از طرف دیگر، حجم اطلاعاتی که درون یک نرم افزار ریخته و نگهداری می شود بسیار زیاد شده است. این حجم زیاد اطلاعات، شما را قادر به تصمیم گیری های مدیریتی بسیار مناسبی می کند. مثلا می توانید میزان فروش را در ده سال گذشته با هم مقایسه کنید و یا اطلاعات فروش تک تک جنس های خود را در پانزده سال گذشته با اطلاعات پرفروشترین اجناس خود در چند ماه اخیر مقایسه کنید. از دید برنامه نویسی، موتور پشت رابط کاربری برای فراهم آوردن چنین گزارش هایی باید کارهای بسیاری را انجام دهد. بنابراین طبیعی است که نرم افزاری که این گزارش ها را سریعتر تولید کند، برنامه نویس آن زحمت بیشتری متقبل شده است و استحقاق قیمت بالاتری را دارد. شاید تصور کنید که خب برای دریافت گزارش ها کمی صبر می کنیم و نیازی به نرم افزار بهتر و گرانتری نداریم. باید این نکته را عرض کنم که نرم افزاری که مثلا در محدوده ۱۰۰۰ رکورد، برای ایجاد یک گزارش ۱۰ الی ۱۵ دقیقه زمان بگیرد، چند سال دیگر که تعداد رکوردهای شما سر به فلک کشید، برای تهیه همان گزارش چندروز زمان خواهد گرفت!! از آنجایی که در آن روز هزینه تعویض یک نرم افزار با آن حجم اطلاعات درون آن بسیار زیاد است، عاقلانه تر آن است که از روز اول به فکر چنین نکاتی باشیم تا در آینده گرفتار هزینه تعویض نرم افزار به یک نرم افزار بهتر نشویم.
چند فاکتور گفته شده در بالا، نکاتی هستند که یک فرد غیربرنامه نویس می تواند بر اساس آن از دید خود تصمیم بگیرد که کدام نرم افزار، نرم افزار بهتری است و ارزش هزینه بالای آن را دارد.